گوینده: آرمان سلطان زاده و مریم پاک ذات

ناشر صوتی: آوانامه

ناشر متنی: -

مدت زمان: 04 ساعت 54 دقیقه

.

 

آل احمد و مذهب

آل احمد در سال 1302 در محله‌ای در تهران و در خانواده­‌ای مذهبی به دنیا آمد. پدرش بود و تلاش بسیاری کرد تا جلال را جانشین خود کند ولی موفق به این کار نشد. جلال بر خلاف خواست پدر برای ادامه­‌ی تحصیل در کلاس‌های شبانه­‌ی دارلفنون ثبت نام می‌کند. روزها کار می‌کرد و شب‌ها درس می‌خواند: «.دارالفنون هم کلاس‌های شبانه باز کرده بود که پنهان از پدر اسم نوشتم. روزها کار؛ ساعت‌سازی، بعد سیم‌کشی برق، بعد چرم‌ی و از این قبیل… و شب‌ها درس. با درآمد یک سال کار مرتب، الباقی دبیرستان را تمام کردم. بعد هم گاه‌گداری سیم‌کشی‌های متفرقه. بردست «جواد»؛ یکی دیگر از شوهر خواهرهام که این کاره بود. همین جوری‌ها دبیرستان تمام شد و توشیح دیپلمه آمد زیر برگه‌ وجودم .» وی در سن بیست سالگی به خواست پدر برای درس طلبگی به نجف می­‌رود و در بازگشت از نجف در مورد بسیاری از احکام شیعیان دچار دودلی و شک می‌شود: «.شخص من که نویسنده این کلمات است، در خانواده­‌ی خود همان وقت لامذهب اعلام شده، دیگر مهر نماز زیر پیشانی نمی‌گذاشت. در نظر خودِ من که چنین می‌کردم، بر مهر گلی نماز خواندن نوعی بت‌پرستی بود که اسلام هر نوع‌­اش را نهی کرده، ولی در نظر پدرم آغاز لامذهبی بود؛ و تصدیق می‌کنید که وقتی لامذهبی به این آسانی به چنگ آمد، به خاطر آزمایش هم شده، آدمیزاد به خود حق می‌دهد که تا به آخر براندش.»

آل احمد و ت

در حدود سال 1322 به علت روشنفکری و وارد شدن به حزب توده از جانب پدر مورد بی‌مهری قرار گرفت و از خانه رانده شد. وی در سال 1326 از حزب توده خارج شد و در همین زمان، دومین کتاب خود «از رنجی که می‌بریم» را که داستان شکست مبارزاتش در این حزب بود را به رشته­‌ی تحریر درآورد. در سال 1329 و با اوج‌گیری ملی شدن نفت و ظهور جبهه‌­ی ملی، آل احمد دوباره وارد ت شد و عضو کمینه  و گرداننده­‌ی تبلیغات «نیروی سوم» شد و در اردیبهشت 1332 از این حزب جدا شد.

آل احمد و ادبیات

جلال تاثیر کم نظیری بر ادبیات ایران بر جای گذاشته است. این تاثیرات عبارتند از: معرفی نویسندگانی چون آلبرکامو، و ترجمه‌هایی از آندره ژید، یونگر، اوژن یونسکو و داستایوسکی نقش بسیار مؤثری در پیش برد ادبیات معاصر و معرفی آن‌ها ایفا کرد.

 کمک به گسترش شعر نیمای

 حمایت از شاعران جوانان به‌ویژه احمد شاملو و نصرت رحمانی

تأثیر پذیرفتن و تقلید دیگران از آثارش (به خصوص نویسندگان، روشنفکران و دانشجویان) باعث گسترش هر چه بیشتر نوع نگارش ادبی آل‌احمد شد، به گونه‌ای که او به الگویی در میان طیف ادبی و مردمی تبدیل شد.  وی ادامه دهنده­‌ی راه محمدعلی جمال‌زاده و صادق هدایت در ساده‌نویسی و استفاده از زبان و لحن عموم مردم در محاورات بود. در واقع این نوع نوشتن و استفاده از زبان محاوره‌ای به وسیله وی به اوج رسید و گسترش یافت.

 آل احمد و زن

یکی از مقوله‌های اجتماعی که در داستان جلال زیاد به چشم می‌خورد بیچارگی‌ها، محرومیت‌ها و نداشتن آزادی زن در خانواده و اجتماع است. «وضع زن در خانواده و اجتماع، بهترین نمودار گسیختگی اجتماع و تنش و کشاکش درونی فرهنگی است که از همان دوران مشروطیت تناقض‌های دردناک و بحرانی آن آشکار شده بود. در این جامعه، تمام نابسامانی‌ها در وجود زن تبلور یافت.» چند نمونه از کتاب‌هایی که جلال در آن وضعیت ن جامعه عصر خود را به تصویر می‌کشد:  کتاب «بچه‌­ی مردم»: زنی را به تصویر می‌کشد که برای ادامه­‌ی زندگی مجبور به ازدواج مجدد می‌شود و بعد از ازدواج مجبور می‌شود برای به­‌دست آوردن نیازهای اولیه­‌ی خود احساس مادری را زیر پا گذاشته و فرزند خود را سر راه بگذارد، زیرا در اجتماعی زندگی می‌کند که برای گذران زندگی، مانند یک کودک نیاز به حمایت جنس مخالف دارد. در کتاب «لاک صورتی»، «زن زیادی» و . نیز  به عدم توقع زن از مرد، حرف شنوی، و خشم خانگی علیه ن می‌پردازد.

آثار جلال

جلال ال احمد در طول دوران حرفه‌­ای خود آثار زیادی را زمینه­‌ی ترجمه و داستان از خود برجای گذاشت: از جمله آثار او می‌توان به «مدیر مدرسه»، «پنج داستان»، «دید و بازدید»، «سرگذشت کندوها»، «چهل طوطی»، «سه تار»، «نفرین زمین» و در زمینه‌­ی ترجمه می‌توان به «بیگانه»، «باز»، «مائده‌های زمینی» و . اشاره کرد.

زن زیادی و دردهای اجتماعی

«زن زیادی» کتابی است متشکل از 9 داستان کوتاه در مورد ن و دردهای اجتماعی آن‌ها. در این کتاب 9 داستان کوتاه‌ی که جلال در مورد ن نوشته شده در یک کتاب جمع‌آوری شده است. جلال در این کتاب صدای ن در اجتماع نابرابر و مردسالار ایران را به تصویر می‌کشد. نابرابری­ی که حتی زن را از حقوق اولیه‌­ی خود محروم کرده و آن را در سلطه­‌ی فرهنگی و سنتی جامعه قرار می‌دهد. «.من دیگر چه‌طور می‌توانستم توی خانه پدرم بمانم؟ اصلاً دیگر توی آن خانه که بودم، انگار دیوارهایش را روی قلبم گذاشته‌اند. همین پریروز این اتفاق افتاد؛ ولی من مگر توانستم این دوشنبه یک دقیقه در خانه پدری سر کنم؟ خیال می‌کنید اصلا خواب به چشم‌هایم آمد؟ ابداً. تا صبح هی توی رخت‌خوابم غلت زدم و هی فکر کردم. انگار نه انگار که رخت‌خواب همیشگی‌ام بود. نه! درست مثل قبر بود. جان به سر برده بودم. تا صبح هی تویش جان کندم و هی فکر کردم. هزار خیال بد از کله‌ام گذشت.»

صدای ن را بشنوید

کتاب زن زیادی با صدای زوج هنری خوش صدا مریم پاک‌ذات و آرمان سلطان‌زاده توسط موسسه­‌ی آوانامه صوتی شده است. آوانامه شما را به شنیدن صدای ن ایران دعوت می‌کند.

 

بخش هایی از این کتاب صوتی را بشنوید:

بخش اول

بخش دوم

نسخه کامل کتاب صوتی زن زیادی را می توانید از اینجا دانلود کنید.


کتاب صوتی کتاب ,جلال ,احمد ,ن ,صوتی ,داستان ,کتاب صوتی ,تصویر می‌کشد ,صدای ن ,دردهای اجتماعی ,برای ادامه­‌ی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

قالیشویی غرب تهران وکیل پایه یک دادگستری هرچی تو بخوای! ویدیو آرش مدرسه شلف دونی شرکت فنی مهندسی نوین صنعت جوینکار مشاوره تلفنی صدای مشاور موسسه خیریه لبخند مهرآفرین مادر